راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

سلام خوش آمدید

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۳ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۱۰
  • فاطمه مصلحت جو

 

/ :) / لبخند میزنم به حالَش
 
که همیشه 
 
دُرُسـت وقت نیاز
 
کسی پیدا میشود به دادش برسد؛
 
دلــ♥ــم را میگویم/...!/
 
 
 
√ این بار هم امدادی از جنس دَعوتی ناگهانی/!/ (1)
 
به حضور در آغوش حرم بآنویی
 
که آرام  ِدل ِ من شد...
 
 
و تو ✧✧آرام✧✧ را آنقـَـدر کشیـده بخوان
 
که بفهمی اندازه اش را...
 
 
وقتی تنها یک نَـسیــم ِ آن حرم
 
کاری با دلم کرد
 
که انگار نه انگار این دل حالش خوش نبود.../!/ 
 
 
 
√اما از مسجد جمکران همینـقدر بگویم؛
 
دلم گرفته بود
 
او بـازش کرد
 
زیر پایم سجاده شد /!/ 
 
 
 
 
 
(1)توضیح: ساعت حدود 11.30 پریشب، خیلی نــاگهانی و جالب، من و خواهرم دعوت شدیم به اردوی قم و جمکران/.../
 
 
 
 
+ :)
 
++دیروز بعد از نماز مغرب و عشا، دوستم گفت:
امروز خیلی خوش گذشت و بهترین جمعه ای بود که داشتیم:). اما امام زمانمون، امروز هم نیومد.............
 
+++ادامه ی مطلب،توصیف چند صحنه از این سفر که بیش از بقیه دوستشان دارم:

  • فاطمه مصلحت جو
 
 ˙·٠•● از خَنده برایم فقط یک نقاب مانده
 
و یک "خوبم." برای احوال پرسی
 
از دوستی برایشان فقط یک اسم مانده
 
و یک خَنجــر/!/ برای مواقع ضـروری.../!!/
 
 
 
 
 
 
 
+مخاطب خاصی ندارد. دلم گرفته... همین.
 
  • ۵ نظر
  • ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۵۵
  • فاطمه مصلحت جو

₪₪

این روزها سکوت کرده ام

و سکوت حجمش از تمـآم حرفهای دنیــا بیـشتــر است...

دهـانم باز میشود

حرفها اما انگار هنوز راه عبور ندارند/!/

عجیب دردیست

که گلویم را گرفته

و سنگینند حرفهایی که

توی دلـم میمانند...

┘◀نمی دانــم این دل تا کُـجآ تحمل سنگینی حرفهایم را دارد....

× کاش من هم ماهی بودم/!/

با همان حافظه ی هشت ثانیه ای اش... ×

₪₪

بی حوصله! نوشت:

+راهیان نورم فرداست...نمی رم:|

نپرسید چرا که حالم بیشتر ازین گرفته نشه.......  :((((((((

【  منو بگو/!/... چقدر توی این هفته ذوق زده بودم و چه اشتیاقی داشتم....】

++ببخشید اگه نظرات قبلیتون تایید نشدن... سرِ حوصله انـ شاالله ... { و به شرط حیات/!/ }

  • ۶ نظر
  • ۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۴۴
  • فاطمه مصلحت جو
◈ ◈ ◈ ◈ ◈
 
...برید از اونا بـپـرسید
 
که شــنیده ها رو دیــــدن...
 
 
✔ میروم
 
تا ببینم، شنیده ها را
 
و بشنوم، دیده ها را...
 
 
✔ می روم
 
به دیار عآشقی 
 
تا لــمس کند قـلبم
 
مـعنای حـقیقی عـــشق را...
 
 
 
【 ☼ 】
 
با اشتیــاقی وصفـــ نـآشدنی بـرای اوّلین دیــــدآر
 
 
راهی دیــآر  ِنورم؛
 

به رسم رفاقت حلالم کنید...
 
 
◈ ◈ ◈ ◈ ◈
 
 
 
  • فاطمه مصلحت جو
زندان ها گاه خیلی کوچکـ اند
 
به قدر یک || تــو ||
 
و گاه خیلی بزرگــــ
 
قدر یک || دُنیــآ ||
 
 
 
و این مَــن  ِاسیــــر در ×مـن×
 
در ×دنیایی× زندگی میکند
 
که خود، زندان است/!/ (1)
 
 
 
 
نگرانم؛
 
همچون کرم ابریشمی که دورتا دورش را پیله تنیده.
 
این پیله های محکم به کنار...
ترسم از این است که میدانم
پیله ای که پروانه نشود
مُرده است/!/...
 
 
 
 
 
 
(1)الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ . دنیا، زندان مؤمن است. ( پیامبر اکرم ص)

  • فاطمه مصلحت جو
آخرین نظرات