راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

سلام خوش آمدید

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 
 
نمیدانم به خاطر این دعوت نامه چگونه متشکر باشم
اما به شکرانه ی هر لحظه اش اشک خواهم ریخت...
آری، به لطف و دعوت شماست
که اربعین به کربلا می آییم...
 
 
پیاده ایم اما ،
نگران ما نباش زینب جان؛
نه کسی ما را به زور میکشاند ،
نه به اسارت میرویم...
نه در راه گرسنه و تشنه میمانیم ،
و نه سیلی میخوریم...
نه...نگران نباش بانو
 
نه نیزه ای در جلوی کاروان است ، 
نه سر بریده ای...
 
 


 
 
 

** این فقط پا به جاده رفتن نیست

یک ملاقات ساده رفتن نیست

می رسی تا خدا درنگ نکن

این فقط یک پیاده رفتن نیست...(1) **

 

 

 

 

 

 

لبیک یابن الحیدر...
 
حلالم کنید...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
-------
(1) شاعر جناب آقای محمد موحدی مهرآبادی (متن کامل)

 
 
  • فاطمه مصلحت جو
آخرین نظرات