- ۳۰ آذر ۹۴ ، ۲۰:۲۵
نه اینکه گفتن از تو برایم عادت نیست
مرا به وقت بیانت قرار و طاقت نیست
شبیه آدم لالی که غرق فریاد است
بیان عشق تو سخت و سکوت راحت نیست
قسم به عمر گرانی که پای من دادی
به هر شبی که مریضش منم، "تو" خوابت نیست...! ،
به لای لایی و هر نغمه ای که خوابم کرد
که هیچ ساز و صدا مثل آن نوایت نیست ،
قسم به رنج و عذابی که داده ام دستت
به "لا تقل لهما اف"(1) که این سزایت نیست ،
قسم به شیر حلالت ، "فصالهُ عامین"(2)
که حمل "وَهناً علی وهن"(2) جز صلابت نیست ،
قسم به آیه ی "بالوالدین احسانا"(3)
(که تا ابد هدفم غیر از این ارادت نیست...) ،
به شرح آیه ی "جناتُ عدن"(4) و ما فیها
که آن بهشت تویی، خاک زیر پایت نیست ،
94.9.22
دوستت دارم مادر.....
پیوست:
(1) (3) وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فـلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ...(اسراء23)
و به پدر و مادر [خود] احسان کنید اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها [حتى] اُف مگو !
(2) وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیرُ(لقمان14)
و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ناتوانی روی
ناتوانی حمل کرد ( به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه ای را
متحمّل می شد ) ، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد ( آری به
او توصیه کردم ) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (
همه شما ) به سوی من است!
(4) جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فیها ما یَشاؤُنَ(نحل31)
بهشتهای جاویدان که در آن داخل می شوند رودها از زیر [ درختان ] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [ فراهم ] است.