راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

سلام خوش آمدید

۲۶ مطلب با موضوع «نثرها و نوشته ها :: دینی - مذهبی» ثبت شده است

 
 
 
خدایا؛
هرجا که دم از "من" زدم و
به هر چیزم که بالیدم
همون جا لنگیدم...
 
 
ازت ممنونم
که به موقع
آینه ی "من" رو
میشکنی
تا بتونم "تو" رو ببینم...
 
 
 
 
 
 
 

。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字 خرقه پوشیّ من از غایت دینداری نیست...پرده ای بر سر صد عیب نهان میپوشم...

 
 
  • فاطمه مصلحت جو

 
 
تنها معـده ی 【خـالی】
دوای دردم نیست ؛

وقتی دل

از غیــر ِ تــو 【پـــُــــر】 است...
 
 
 
این ماه باید
"اللهم اشف کل مریض" را
به نیت قــلب بیمـارم بخوانم ؛
 
"فـُکّ کل اسیر" را 
به نیت رهــایی از نــفس و دنیــا...
 
 
 
 
 
✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧
 
 
。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字 نقد کردن بسه...تبلیغ و شعار بسه... اصن هرچی حـــرف بسه.
یه مدت نمیام... وقت خودسازیه... حلالم کنید و برام دعا کنید...
 
  • فاطمه مصلحت جو

✿  ✿  ✿  ✿
 
 
(1) بهار/؟/
 
کجـاســت؟؟من بهاری نمیبینم...
 
همه، رنگ و غرور است 
 
و مستی و خواب...
 
و حکایت این بهار،حکایت امروز ماست.../!/
 
اینگونه بهار بودن که چه؟
 
بهار ِ واقعی باید بیـــدآر باشد
 
سَبــز باشد
 
┘◀میـشنوی مَهـدی جـان؟
 
 
 
اما به سال جدید چشم امیـــد داریم
 
و به سوی محول الحول دست دراز میکنیم
 
برای تغییری به احسن الحال
 
برای ظـُهــورتـــــ...
 
ای سَبـز ترینبهـــآر ِ تـاریـــخ...
 
  ✿  ✿  ✿    ✿
 
 
(2) حواسمان اندکی بیشتر باشد؛ این روزها که ما در خوشی و شادی ِ سال نو هستیم، 
 
فاطمه است و یک کــوچـ ه...
 
فاطمه و یک دَر...
 
فاطمه و نــالـه و درد.....
 
فاطمه و غـــم و آه....
 
و بعد از فـآطمه، عَــــلی ست و تنها یک چـــآه....
 
و تو عظمت ِ این درد را اینگونه ببین؛ فاطمه که رَفتــ، "فـــــــــــآتـح ِخیــبـر" شکستـــــ......./!/
 
 
  ✿  ✿  ✿  ✿ 
 
 
 
 
 
+سال نو رو به همه ی دوستای خوبم تبریک میگم و براتون بهترین ها رو از خدا میخوام
اما جدای ازین تبریکات نمیدونم چرا فصل بَهآرو زیاد دوست ندارم کُلّن... برعکس پاییز که عاشقشم!
(این پست رو با پست اول مهرم مقایسه کنید) :|
++ یه دکلمه ی زیبا از علی فانی -->
   / یا فاطمــه /
 
+++احتمالا تا مدتی طولانی نیستم... عیده و مهمونی و مسافرت و...
امیدوارم توی این ایام بهتون خوش بگذره.
التماس دعا
یا علی

 

  • فاطمه مصلحت جو


هــرچقـــــَدر هـــم دلگرفتــــ ه باشی

هــــرچقــــَدر هم غمگین و افســـــُرده باشی

هــــــرچقــــَدر کشتی شکســـتـــ ه باشی

.

.

قـــــــــرآن خواندن آرامشی به تو میدهد عجیــــــبــ...



+امتحانش کنید...

  • فاطمه مصلحت جو
●●●●●▬▬▬▬▬ ஜ ۩ ۞ ۩ ஜ ▬▬▬▬▬●●●●●

مهدی جان؛
 
|سرم || پایین است
 
|| رویم || سیاه
 
و |دستم || خالی...
 
 
بساطم را تکاندم
 
اما هیـــچ نداشتم
 
حتی آه(!)
 
 
نمی دانم با چه رویی آمده ام
 
فقط میدانم به سراغ ×غیـر× شــما خاندان رفتـن را دوست نَـدارم
 
آهـوی رمیـــده ای که خودش خَسته شد و برگشت
 
/و صدایی لـَرزان/ آقـــ ـــ ــا اجــ ــ ــ ــآزه... می پــ ـــذیـ ــری ام؟
 
 
●●●●●▬▬▬▬▬ ஜ ۩ ۞ ۩ ஜ ▬▬▬▬▬●●●●●
 
 
 
 
+ میترسم قولی دیگر فقط سابقه ی بد قولی ام را بیشتر کند:(
 
اما دلم میخواهد ثابت کنم دیگر بد قول نیستم...
 
میشود؟
 
 
 
  • فاطمه مصلحت جو

◈ نــور را که دید

 
به سمتش حـرکت کرد...
 
 
 میانه ی راه بود
 
که شیــطان، لبـخند بر لب ظاهر شد.
 
آبنباتی به دستش داد
 
و دست دیگرش را گـرفت.
 
و او، همانطور که آبنبات را لیس میزد
 
همـــرآه شیطان شد...
 
 
◈ شیرینی آبنبات که تمام شد
 
شیطان هم رفتــه بود.
 
چشمانش را بـاز کرد
 
اما چیزی پیدا نبود...
 
گـُـم شده بود
 
و تنـها مانده بود...
 
 
پشیــــمان بود

گـــریه کرد و خدا را صدا زد
 
ناگهان نــوری از دور دستهـا چـشمک زد...
 
 
 نــور را که دید
 
به سمتش حـرکت کـرد...

 

میانه ی راه بود
 
که شیطان.........
 
و داستان تکـــرار شد...


 
┘◀ به راستی چَــند آبنبات دیـــگر لازم است
 
تا شیطـــآن را بـشناسیـــم...؟
 
  • فاطمه مصلحت جو


٠•● زمان هایی از عمرم که بیهوده هدر میشوند

 
زمانهایی که حآصل ِگُذرشان میشود تیـــکـ تیــــکـ ِ عَقربه ها

و مَن و یکـ دل ِ غآفل،


ندایی در گوشم نهیـــــبـ میزند:

وَالعَـصــــر . اِنّ الانسانَ  لَـفی 【
خـُســـــــــر(1)...

و دلم هُــرّی میریزد

از این همه قَسم و تأکید، برای یکـ جُمله ی کوتآهِ خَبَری (!)



٠•● خدایا

کمک کن تا نجآتـــ پیدا کنیم از این خُسرآن

که خودت اُمیدوآرانه ادامه دادی:

┘◀ اِلا الّذینَ 【 
آمَنوا】 و 【 عَملوا الصالِحاتــَـــــ】... 



✿-:✿-:✿-:✿-:✿-:✿-:✿-:✿-:



(1) 
قسم به زمان و دوران. بدون شک، انسان قَطعا در زیان است... ( سوره ی عصر )



+ سوال پست قبل حل شد...! به همین سادگی و سرعت :) توضیحاتش رو بردم در دفتر خاطرات شخصیم
  • فاطمه مصلحت جو


٠•● خوش به حالَتـ یعقوبــــ !

دیــدآر ِ دوبآره ی یوسُفکاروان اسرا

از یآدتـــــ بـُــرد

که درد فِــــرآق

با تو  
"چــه کرد "



٠•● امآ یعقوبــ !

کجآ بودی که ببینی

بعد از آن درد ِ فــــرآق

این 
دیــــدآر ِ دوبآره (1)

با زینبـــ  "چــــه ها کرد...
 "





(1)پی نوشت:اربعین به نقلی روز خروج کاروان اُسرا از شام و به نقلی دیگر روز بازگشت کاروانیان به کربــــلآست.
منظورم از دیدار دوباره،  دیدار حضرت زینب با قبور شهدای کربلا و امام حسین(ع)، به استناد نقل دوم است.


 ✦ ✦ ✦  ✦

+اَربَعیــ
טּ اِمسـآل، و مَن و دلی همــرآه با کاروآن پیآده روی تا کــربَلآ... با نوایی همچون: لَبّیکــَـ یابنَ الحِیدَر...


++ یَـلدآی امســـآل، تبریکـ ندآرد. غَـــــــم دآرد...

  • فاطمه مصلحت جو

    ♥  

نوبت به من رسید

و من یار کشی کردم؛

 این سمت

خـــــــدا و قلبــم║ ،

و آن سمت

تمام آدمهای دنیا║ ...


بـَــه که چه حال خوبیست

با این یار کشی،

بازی نکرده، مَن برنده ام(!)



◀ تحمّل میخواهد و کـَمی زمان.

شک نکن

خدا را که داشته باشی،

همه چیز روزی خودش درست میشود

و نتیجه ی این صبر میشود یک
 تو 

به علاوه ی تمــــام آرامش و خوبی ها...





+بعضی طوفان ها ویرانگرند و برخی، سازنده(!)

طوفان که اغراق است، اما عجیــــــب سازنده بود...


++ فقط کَــــــمی زمان میخواهد...


  • فاطمه مصلحت جو

...

✦ ✦ ✦ 


جمع اشکــــــ و بغــــض

ضرب בر בَه
(1) 

بـﮧ علاوه ے حسرتـــــ و آهــ(2)

منهاے تمــــــآم آرزوهاے בنیآ...


معاבلـــﮧ ے پیچیـבه اے نیست اگـر اربـــآب آن را حل کنـב

و فَقَط هم 1 جوابــ ِ صحیح בارב:

کَــربَلآ.



حال ِ בلـــــم با هیــــچ چیز جز این جوابـ، خوبــــ نمیشوב...


✦ ✦ ✦ 




(1) دَهــــــــ شبــ ِ عاشقــی ِ ماه محرم...


(2) حسرتــ ِ دیدار ِ کربلا...
  • فاطمه مصلحت جو
آخرین نظرات