【 مُـــرده 】 ای بیش نبودم
قبل از آنکه در آن نُقطـــه بایستم...
جایی دُرست بعد از یــک ســلام
و با اوّلیــن نــ♥ـگاه
【 زنـــــده شدم 】 ...
و بعد
همه رفتند و من ماندم و
اشکــــــ هایی که بی اختیار جاری می شدند...
حال و هوای عجیبی بود
هَـــر دَم ِ آن
زندگی میبخشید...
اما امروز دوبــآره 【 مُردم 】
وقتی
تمـــآم این حآل و هَــوآ
با دیدن یک تصویــر برایم 【 زنــــده شد 】...
┘◀ آن حال و هوایم آرزوست...
+عکس هایی فراتر از یک عکس... ( ادامه ی مطلب)
- ۴ نظر
- ۱۵ آذر ۹۲ ، ۰۶:۰۶