راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

راز نهان...

قالَ اِنّی اَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ ۳۰/بقره

سلام خوش آمدید

راز نهان و تاریخچه اش

چهارشنبه, ۶ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۴۹ ب.ظ

به نام خدا

سکانس یک. 
روزی که خدا ما آدمها را آفرید، وقتی که فرشته ها از خدا علّت را پرسیدند، خدا گفت: من چیزی میدانم که شما نمیدانید... و این، شد راز زندگی ما... رازی که مجهول نیست اما، جایی در قلبـ♥ـمان نهـــان است...
راز نهان...

◇◆◇◆ 

سکانس دو. 
"... عجب رازی در این رمز نهفته است. و آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند تشنگی راز است... آن شراب طهور را که شنیده ای، تنها تشنگان راز را مینوشانند و ساقی اش حسین است. حسین از دست یار مینوشد و ما از دست حسین... " فتح خون- شهید سید مرتضی آوینی"

 

◇◆◇◆◇◆◇◆ 

.

.

.

منظورم از راز نهان، راز و هدف آفرینشه. موضوعی که از بچگی بهش فکر میکردم. چیزی که خدا در این مورد گفته، توی سوره ی بقره آیه ی 30 هست...

وبلاگ راز نهان رو برای اولین بار مهر سال 90 ساختم(1).و این شعر رو هم اون زمان به مناسبت آغاز کار وبلاگم، فی البداهه(!) سرودم:

 

چیست این "راز نهان" بین من و کل جهان

هدفش چیست خدا از گذر عمر و زمان

گر قرار است که ما باز به معشوق رسیم

چه نیاز است به این حرص و طمع بر سر جان...؟

 

اما در واقع شروع تفکر جدی من درمورد راز نهان برمیگرده به دوران نوجوانی م. دورانی که خودم رو توی طوفانی از سوالات سردرگم میدیدم و تشنگیم به یافتن جواب باعث میشد تا هر سرابی که میبینم به سمتش بدوم.البته اقتضای دوران نوجوانی همین بود:)

حالا نمیتونم بگم که به جواب نرسیدم .اما نمیتونم هم بگم که به جواب کامل رسیدم. فقط میدونم که تا آخر عمرم توی مسیرش قدم برمیدارم...

 

 

 

 

 

-----------------------------

(1)اولین بار، دامنه ش بلاگفا بود. اما بعد از چند جابه جایی در تاریخ 28.11.93 به بلاگ مهاجرت کرد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین نظرات