یوسف پر حُسن
دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۳۸ ب.ظ
بیا و رو به راهش کن جهان رو به راهت را
دل شب هم گرفت از بس ندیده روی ماهت را
ندیدم روی ماهت را... دل چشم ترم خون شد
امان از چشم نالایق که می خواهد نگاهت را
اگرچه سهمم از خورشید، پشت ابرها مانده
اگرچه تیره بخت و کور، دیدم جایگاهت را
مگر بی آفتاب از خاک بیرون می زند شب بو؟
به خاکم لااقل انداز نور گاه گاهت را
شدیم آواره در آوار دیوار کج دنیا
ستون قامتت را لحظه ای رو کن، پناهت را
چنین پر حسن، یوسف نیست در باغ جهان جز تو
طنابی از دعا دارم رها کن عمق چاهت را
- ۹۸/۰۱/۱۹